نوشته شده توسط : roya

يه روز مثل يه چيکه بارون از کنارم گذشتي

اون روز هيچ وقت فکر نمي کردم يه روز تشنه مي مونم

و هر لحظه ارزوي تو رو مي کنم.

تند وتند تقويم را ورق ميزنم!به دنبال تاريخ آن روز عزيز!

اما پيدايش نمي کنم!خدايا مگر مي شود؟ما هر دو با هم آن روز را آن روز عزيز را توي

دفتر خاطرات مشترک دلمان علامت زديم و تو! خود خود تو با همان دستخط هميشگيت

بالاي صفحه نوشتي مهم!

نه خدايا!چطور ممکن است؟؟؟

همه ي عمر تمام تقويم ها را ورق مي زنم!فقط براي رسيدن به آن تاريخ.....

و هيچ وقت نمي فهمم که تو آن صفحه را چقدر بي رحمانه به دل آتش سپردي!

هيچ وقت....



:: برچسب‌ها: متن , عاشقانه , عکس , عاشقانه , عشق , هیچ , وقت ,
:: بازدید از این مطلب : 247
|
امتیاز مطلب : 109
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
تاریخ انتشار : 18 / 7 / 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد